صحنه بخشی از یک پادگان نظامی ، سحرگاه ، صدای خروس و پارس سگ از دور به گوش می رسد . سربازی با لباس نامرتب در حالیکه سر و وضع آشفته ای دارد و در ضمن بقچه ای را در بغل می فشارد با شتاب به صحنه می آید و به دنبال حمام است که غسل کند و نماز صبحش را به جا آورد چون ساعاتی قبل در خواب جنب شده و مشکل شرعی پیدا کرده است ، همچنین نمی تواند با چنین وضعیتی رمز شب ( ذکر الله اکبر) را به زبان بیاورد و در این بین دچار مشکلاتی عجیبی می شود...
نویسنده و کارگردان : علی نوروزیان
طراح پوستر : میثم نامــــــدار
20 الی 21 شهریــــــور 1393
شهرستــــــان دامغـــــــــــان
meysam namdar
صحنه بخشی از یک پادگان نظامی ، سحرگاه ، صدای خروس و پارس سگ از دور به گوش می رسد . سربازی با لباس نامرتب در حالیکه سر و وضع آشفته ای دارد و در ضمن بقچه ای را در بغل می فشارد با شتاب به صحنه می آید و به دنبال حمام است که غسل کند و نماز صبحش را به جا آورد چون ساعاتی قبل در خواب جنب شده و مشکل شرعی پیدا کرده است ، همچنین نمی تواند با چنین وضعیتی رمز شب ( ذکر الله اکبر) را به زبان بیاورد و در این بین دچار مشکلاتی عجیبی می شود...
نویسنده و کارگردان : علی نوروزیان
طراح پوستر : میثم نامــــــدار
20 الی 21 شهریــــــور 1393
شهرستــــــان دامغـــــــــــان