GRWM مخفف Get Ready With Me است = با من آماده شو.
GRWM تولید و ارسال ویدئوها در رسانه های اجتماعی چون یوتیوب،تیک تاک یا اینستاگرام که روند آماده شدن برای یک رویداد یا فعالیت را نشان می دهد از یک روز معمولی با دوستان گرفته تا یک ملاقات رسمی عصرانه.
ویدیوها همچنین می‌توانند به صورت زنده پخش شوند و به بینندگان این امکان را دهند که در لحظه با GRWM هماهنگ شوند وهنگامی که ولاگر آماده می‌شود برای رفتن به مدرسه،دانشگاه،پارک،مرکز خرید،کافی شاپ،مهمانی،...تعامل داشته باشند.
این ویدیوها برای اولین بار در سال 2011 در یوتیوب ظاهر شد.از آنجایی که بیش از یک دهه است که در اینترنت وجود دارند منطقی است که تنوع یافته از نمونه های اولیه خود فراتر رفته باشند مثل تعریف قصه های جنایی و اسرار قتل و قربانی در حین آماده شدن.علل آپلود این نوع ویدئوها و نیز تماشای آن ها گوناگون است از جمله:تنهایی،جلب توجه،ترند شدن،ساختن روزهای پرماجراتر برای پر کردن ویدئوها،کنجکاوی در زندگی خصوصی آدمها،مقایسه کردن کمیت و کیفیت زندگی ها،محتوای آرام بخش با حس گریز و رهایی،همراه شدن در فعالیتهای انفرادی،راهی برای تبلیغات محصولات مختلف و کسب درآمد،...
نکته مهم،داشتن خلاقیت در تولید این ویدئوها برای بیشتر دیده شدن است و مهم ترین آنها را داستانی می دانند که هنگام حاضر شدن تعریف می شود.
می بینید که موضوع قصه ها و محل قصه گویی برای و توسط کودک،نوجوان و جوان امروز از کجا سر بیرون آورده و خودنمایی می کند.
خیلی خوب بچه ها با هم آماده شیم بریم.شما رو نمی دونم اما من خیلی دلهره دارم و هیجان چون نمی دونم چی میشه.(یک کرم را نشان می دهد و به صورت می زند)یه نرم کننده ی ملایمه چون قراره ماسک بزنم و عینک نمی خوام صورتم عرق کنه،ضد آفتاب هم این زیر می ماسته...(می خندد).مامانم دیشب تعریف می کرد تو نت خوانده بود یه ماری بود یه ماده مار،مار خندان...شلوارم رو ببینید کمر کش فول بگ،بشین بدو بپر.با کدوم بلوز ست کنم؟به نظرتون کدومش برای الان مناسبه؟(سه بلوز گشاد به چوب لباسی را یک به یک مقابلش می گیرد.)این خوبه رنگش چریکیه،کلاه داره(در حالی که آن را می پوشد و دکمه هایش را می بندد و یقه اش را مرتب می کند.)دمار از همه در آورده بود،نه به حیوون رحم می کرد نه به آدمیزاد.هر کاری هم می کردند لعنتی سگ جون بود نمی مرد.کفشم با این که لژ داره ولی خیلی سبکه ساق دار هم هست موقع دویدن پا پیچ نمی خوره.(در حالی که کفش را می پوشد و بندهایش را می بندد)تا این که یه روزی پیرمردی یه آیینه به سمتش نگه داشت.کیف کوچیک برمی دارم چون فقط می خوام سه چیز با خودم ببرم.کلید خونه،موبایل...یادتون باشه همه اطلاعاتش رو پاک کنید،بطری آب اگه چشمامون سوخت.(کیف را برمی دارد)اینجوری می ندازم که نیافته از شونه ام.اینم ماسک و عینکِ آفتابیم.چطوره؟(در حالی که به صفحه نمایش گوشی خیره نگاه می کند با نفرت)اینقدر از تصویر خودش توی آینه خندید که مرد.
Watch Again